یادداشت پلاک در خصوص تجمع مردمی در دزفول

ساخت وبلاگ

کاش پایان قصه به رنگ آبی بود و نه به رنگ قرمز

پایگاه خبری پلاک: دیروز معنای لوله کردن و لوله شدن را بهتر درک کردم! دیروز تدبیر را به عینه شاهد بودم که تجمعی مردمی را که می شد خیلی بهتر به اتمام رساند چگونه خوراکی چرپ و شیرین برای لاشخواران معاند شد!

قصه ای که می شد که زیباتر به پایان برسد و حافظ امنیت این ملت مقابل ملت قرار نگیرد! قصه نه سیاسی است که چپ و یا راست و یا فلان رادیو بیگانه آن را منعکس کند و نه انتخاباتی که بخواهند رقیبی را خراب و کاندیدایی را مطرح نمایند.

قصه، قصه آب است. قصه زلال که آدمای زلال نیز می خواهد . قصه آبی که برخی ها در پی گل آلود کردن آن هستند، قصه رودی است که جاری است تا دیاری را طروات ببخشد. قصه رودی که اگر از سرچشمه ببرند همه پایین دستی ها می توانند اعتراض کنند و حق مالکیت طلب می کنیم، اما اگر از میانه راه بخواهد انحرافی داده شود دیگر کسی حقی برای اعتراض ندارد!

این قصه آب و تجمع برای آن، مانند آب نیز نیاز به زلالی دارد! و این قصه باید پایان نیز آبی باشد و نه قرمز به رنگ خون. آب بوی ندارد که بخواهیم آن را به طمع فلفل به خورد مردمان کنار رود داد!

زلالی یعنی اینکه می شد که فرماندار شهر به عنوان عالی ترین مقام شهر ، بین مردمی می آمد که هر موقع به حضورشان نیاز داریم، حاضرترین هستند و این را در ۳۸ سال انقلاب ثابت کردند!

زلالی یعنی اینکه مسئولان ارشد به جای دستور از اتاق ها بین مردم بیایند و زیبا آن گویند که رفع تشویش شود و نه حکمی دهند که علاوه بر تشویش، کدروت را بدان نیز بیفزایند!

زلالی یعنی اینکه ما قدارترین دشمنان را پای میز مذاکره آوردیم اما چگونه است که با مردم خود را دیگر می رویم! مردمی که پیر جماران سفارش کرد همه را، به رعایت حالشان. مردمی که رهبرمان سفارش کرد به شنیدن سخن شان.

ناجای دیارمان در این مدت در مقابله با ارازل و سارقان و حتی تجمعات مشابه در برخی شهرهای اقماری و یا در خود شهر کارنامه موفقی داشته است، مردمی بودن و سادگی، شاخصه فرمانده این نیرو تاکنون در اذهان ملت این دیار بوده است، از این رو با این تعاریف عصبیت دیروز با مردمی که آن سابقه مثبت را در ذهن دارند قدری سخت آمد! یقینا ناجا تابع دستور مافوق است اما نحوه برخورد بدین شکل آن چهره قبلی را قدری مکدر کرد.هرچند باز تنها نهادی که بزرگوارانه عذر خواست فرمانده ناجا بود!

هر چند که در بین تجمع کنندگان بودن افرادی که نه دل با این سو داشتند و نه دل در گرو آن بسته بودند، فقط به دنبال صید ماهی خود بودند و چه مارماهی بزرگی به تور انداختند! فرصت طلبانی که قصد بهره از یک خواسته معمولی و مردمی را برای عقده های خود داشتند

اما مردم باز ناسپاس نیستند و چشم بر خدمات گذشته نبسته اند اما انتظار این همه تندی را نداشتند!

کاش مسئولان ارشد شهر، در این شرایط به جای سخنان قشنگ در کاغذها و جلساتی پشت درهای بسته، رو در رو با مردم مواجه شوند و یقیناَ مردم در این درک را دارند که منطق را دریافت نمایند.

این فضاها محیط خوبی است برای تنفس برخی دوزیستان، آنانی که گهی با مردمند و گهی بر علیه آنان!

دیروز را می شد بدون لوله کردن و فلفلی به پایان رساند و زلال بگوییم نمی گوییم که نمره خوبی نمی توانیم به مدیریت شهر  بدهیم و دوستانه عرض می کنیم نکند به سمتی برویم که مردم باور نمایند هر صدایی مستحق خفگی است که این یقینا خواست دشمن است!

دیروز هم تندی ها ثبت شد و هم مهربانی و دلسوزی فرمانده سپاه و هم نگرانیها و دلخوریهای امام جمعه دیارمان از برخوردها تند با مردم دیار!

هنوز هم فرصت باقی است تا پایان خوشی و یا مرهمی بر زخم دیروز گذاشت!

* علی صالحی

+ نوشته شـــده در سه شنبه ۱۳۹۶/۰۵/۲۴ساعــت8:13 تــوسط انصار |
طبقه بندی: نوشتار ویژه انصارحزب الله دزفول
پایگاه خبری انصارحزب الله دزفول-پلاک...
ما را در سایت پایگاه خبری انصارحزب الله دزفول-پلاک دنبال می کنید

برچسب : یادداشت,پلاک,خصوص,تجمع,مردمی,دزفول, نویسنده : mpelaknewsa بازدید : 172 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 13:34